مجموعه قالب و داربست که شامل رویه قالب، بدنه قالب، پشتبندها، حایلها، چپ و راستها، پایههای قائم و کمرکشهای افقی است، باید بتن را در شکل موردنظر و در محدوده رواداریهای مجاز نگاه داشته، نمای دلخواه را به سطح بتن بدهد و وزن بتن را تا هنگام سخت شدن و کسب مقاومت کافی تحمل نماید.
همچنین قالب باید بتن را در مقابل صدمات مکانیکی حفظ کرده، از کم شدن رطوبت بتن و نشت شیره آن جلوگیری نماید، در مقابل سرما و گرمای محیط عایقی مناسب باشد، میلگردها و سایر اجزا و قطعاتی را که در داخل بتن قرار میگیرند در محل موردنظر نگاه داشته، در برابر نیروهای ناشی از لرزاندن و مرتعش ساختن بتن مقاومت نماید و از بتن، بدون آسیب رساندن به آن، جدا گردد.
قالبها باید چنان ساخته شوند که با رعایت رواداریهای مجاز عضو و قطعه بتنی، مطابق نقشههای اجرایی ریخته شود.
قالبها باید پس از هر بار مصرف، تمیز شده و در محلی دور از تأثیر سوء عوامل جوی و صدمات مکانیکی نگهداری شوند. چنانچه کیفیت سطح تمام شده بتن حائز اهمیت باشد، نباید از قطعات قالب که در مراحل قبلی صدمه دیدهاند، برای این گونه سطوح استفاده شود.
در این بخش، راجع به سیمانهای آبی طبیعی و مصنوعی که در ساختن بتن و ملاتهای سیمانی مصرف میشوند بحث خواهد شد. مواد اصلی تشکیل دهنده سیمانهای آبی عبارتند از: آهک، سیلیس، آلومین و اکسید آهن.
2-7-2-1 سیمان پرتلند مصنوعی
از مهمترین سیمانهای هیدرولیک مصنوعی، سیمان پرتلند است. سیمان پرتلند فرآوردهای است که از اختلاط سنگ آهک و خاک رس به نسبت وزنی حدود 3 به 1 تا 4 به 1 (بسته به ترکیب شیمیایی آنها)، آسیاب کردن مخلوط به روشهای تر یا خشک، همگن کردن مواد خام، پختن مواد در کوره تا مرز عرق کردن سطح دانهها و چسبیدن آنها به یکدیگر به شکل جوش یا کلینکر، سرد کردن و آسیاب کردن کلینکر با کمی سنگ گچ به دست میآید.
انواع سیمان پرتلند در استاندارد ایران به پیروی از استاندارد آمریکایی ASTM به شرح زیر است:
سیمان نوع 1
سیمان پرتلند معمولی در کارهای معمولی و عمومی نظیر ساختن اسکلتهای بتنآرمه، پلها، قطعات پیشساخته بتنآرمه، جدول خیابانها، ملاتها، اندودها و پی ساختمانهایی که امکان حمله سولفاتها وجود ندارد مصرف میشود.
سیمان نوع 2
سیمان نوع 2 یا سیمان اصلاح شده در برابر حمله سولفاتها از سیمان معمولی مقاومتر است و در مواردی که آب زیرزمینی حاوی کمی سولفات است مصرف میشود. به علاوه چون گرمازایی این نوع سیمان هنگام آبگیری کمتر از سیمان معمولی است، در بتنریزیهای حجیم (جسیم) و بتنریزی در هوای گرم نیز به مصرف میرسد.
سیمان نوع 3
سیمان نوع 3 یا سیمان خیلی زودگیر را در مواقعی که بارگذاری باید مدتی کوتاه بعد از بتنریزی صورت گیرد یا بخواهند قالبها را زودتر بردارند یا به هنگام بتنریزی در هوای سرد به مصرف میرسانند.
سیمان نوع 4
سیمان نوع 4 یا سیمان کم حرارت غالباً در بتنریزیهای حجیم به ویژه در فصول گرم به مصرف میرسد.
سیمان نوع 5
سیمان نوع 5 یا سیمان ضد سولفات، برای مصرف در بخشهایی از ساختمان که شدیداً در معرض حمله سولفاتها باشد، مناسب است.
در حال حاضر کارخانههای ایران سیمانهای انواع 1 و 2 و 5 را تولید میکنند و برای تولید انواع دیگر سفارش میپذیرند. در استاندارد آمریکایی ASTM انواع IA و IIA و IIIA نیز وجود دارد که به ترتیب همانند سیمانهای نوع I و II و III میباشند، با این تفاوت که حاوی مواد افزودنی حبابساز میباشند. این سیمانها تاکنون در ایران استاندارد و تولید نشدهاند.
2-7-2-2 سیمانهای سفید و رنگی
ترکیب شیمیایی سیمان سفید همانند سیمان پرتلند معمولی است با این تفاوت که با انتخاب مواد اولیه مناسب، از ورود مواد رنگی نظیر اکسیدهای آهن و منیزیم و غیره به فرایند ساخت جلوگیری میشود. برای ساختن سیمانهای رنگی، مواد رنگی معدنی بیاثر شیمیایی را به سیمان میافزایند. با سیمان پرتلند معمولی نیز میتوان فقط سیمانهای رنگی قرمز، قهوهای و سیاه ساخت. سیمانهای سفید و رنگی بیشتر برای کارهای تزئینی مصرف میشوند. رنگ سیمان باید در برابر عوامل جوی و نور پایدار باشد. مواد رنگی متداول عبارتند از اکسید آهن برای رنگهای قرمز، زرد، قهوهای و سیاه، اکسید منگنز برای رنگهای سیاه و قهوهای، اکسید و هیدروکسید کرم برای رنگ سبز، آبی کبالت برای رنگهای آبی، اولترامارین[1] برای رنگ سرمهای، دوده برای رنگ سیاه، کهربای خام و سوخته برای رنگ قهوهای و گل اخرا[2] برای رنگ زرد. میزان رنگ حدود (5%) تا (10%) وزنی سیمان است.
2-7-2-3 سیمانهای طبیعی
واژه سیمان طبیعی به دو نوع سیمان اطلاق میشود:
الف: سیمانهایی که از پختن سنگهای سیمانی موجود در طبیعت به دست میآید. ترکیب این نوع سیمانها مشابه پرتلند معمولی و ویژگی آنها بستگی به ترکیب سنگ طبیعی آن دارد. درجه پخت این سیمانها کمتر از سیمان پرتلند بوده و ترکیب شیمیایی آنها نزدیک به آهکهای آبی است.
ب: سیمانهایی که از ترکیب گردهای باقیمانده آتشفشانی یا رسوبهای دیاتومه یا آب آهک به دست میآیند. خاکسترها، پوکه سنگها و کف سنگهای آتشفشانی که سیلیس آنها غیر بلوری میباشد، به تنهایی خاصیت چسبانندگی ندارند، ولی گرد نرم آنها چه به شکل طبیعی و چه به صورت عملآورده، با آهک واکنش داشته و تشکیل ترکیباتی را میدهند که خاصیت چسبانندگی دارد و در آب پایدارند، بنابراین نوعی سیمان هیدرولیکی به حساب میآیند. قبل از اختراع سیمان پرتلند مصنوعی، رومیها، یونانیها و ساکنین اروپای شمالی ساختمانهای دریایی و آبی را با مخلوطی از سیمانهای طبیعی و گرد آهک، شکفته میساختند. بهترین و مشهورترین پوکه سنگ از ناحیه پوزولی[3] واقع در نزدیکی خلیج ناپل استخراج شده و پوزولان نامیده میشود، به این علت کلمه پوزولان[4] به تمام موادی که دارای سیلیس اکتیو بوده و قادر به ترکیب با آهک هیدراته و سخت شدن باشند، اطلاق میگردد. تراس پوکه سنگ دیگری است که مخلوط آن با دوغاب آهک در شمال اروپا مصرف میشد.
در ایران تاکنون مواد پوزولانی اکتیوی در جاجرود، هراز، دره لومار، تفتان، بستانآباد، سبلان و ممقان آذرشهر یافت شده و مطالعاتی روی آنها انجام گردیده است. برای سیمانهای طبیعی ایران استانداردی به نام ”گرد تراس“ تدوین شده است.
2-7-2-4 سیمانهای آمیخته[5]
جزء اصلی این سیمانها کلینکر سیمان پرتلند است. همراه کلینکر مواد پوزولانی طبیعی یا مصنوعی یا مواد افزودنی ویژهای آمیخته و آسیاب میشود، عمده این سیمانها به شرح زیر است:
ـ سیمان پرتلند پوزولانی
این سیمان از اختلاط کامل گرد سیمان پرتلند و پوزولان طبیعی و یا مخلوط کردن کلینکر سیمان پرتلند و پوزولان و سپس آسیاب کردن مخلوطی از این دو با کمی سنگ گچ به دست میآید، درصد پوزولان معمولاً در مخلوط بین (15%) تا (40%) است.
ـ سیمان پرتلند روباره آهنگدازی
این سیمان از آسیاب کردن حدود (5%) تا (85%) کلینکر سیمان پرتلند به همراه (95%) تا (15%) سرباره کوره آهنگدازی (که سریعاً سرد شده) با کمی سنگ گچ به دست میآید. درصد سرباره در کشورهای مختلف متفاوت است. در ایران با افزودن حدود (15%) تا (20%) سرباره ذوب آهن اصفهان به کلینکر سیمان پرتلند در کارخانه سیمان سپاهان، سیمان سرباره ساخته میشود.
هر دو نوع سیمان پرتلند پوزولانی و پرتلند روباره، بسته به مقدار مواد پوزولانی و سرباره، کم و بیش در برابر سولفاتها پایدارند و بتن ساخته شده با آنها خلل و فرج و نفوذپذیری کمتری دارد. این دو نوع سیمان در مقایسه با سیمان پرتلند معمولی دیرگیرتر بوده و گرمای آبگیری آنها نیز کمتر است.
ـ سیمان بنایی[6]
سیمان بنایی سیمانی است که در بیشتر کشورهای صنعتی به منظور مصرف در ملاتها و کارهای بنایی ساخته میشود. اکثر کارخانهها فرمول خاص خود را برای ساختن این سیمان رعایت کرده و آن را مخفی نگه میدارند و منتشر نمیکنند.
این سیمان معمولاً از مخلوط کردن حدود (50%) کلینکر سیمان پرتلند و حدود (45%) گرد سنگ آهک مرغوب و قدری سنگ گچ و برخی مواد افزودنی[7] با مقاومت کمتر از سیمان پرتلند ولی دارای خواص مطلوب جهت کارهای بنایی ساخته میشود. بعضی سیمانهای بنایی، آمیختهای از سیمان پرتلند و آهک مرده و مواد افزودنی هستند.
سیمانهای ویژه دیگری نظیر سیمان چاه نفت، سیمان برقی، سیمان سوپر سولفات، سیمان منبسط شونده، سیمان با گیرش تنظیم شده[8]، سیمان با ماده حبابساز[9]، سیمان آببند کننده[10]، سیمان پلاستیک (خمیری)[11] ، نیز وجود دارد که از بحث پیرامون آنها خودداری میشود.
2-7-2-5 انطباق با مشخصات و استانداردها
سیمانهای مورد مصرف در هر پروژه باید از نظر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و مکانیکی و مشخصههای ظاهری با آنچه در نقشهها، مشخصات فنی خصوصی، دستور کارها و دیگر مدارک پیمان ذکر شده است منطبق باشد، نوع سیمان در هر قسمت از پروژه و در هر بخش از ساختمان باید قبلاً به تصویب دستگاه نظارت برسد.
ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی سیمانها و روشهای آزمایش آنها باید مطابق استانداردهای ایرانی زیر باشد:
ـ استاندارد شماره 389 : تعیین ویژگیهای سیمان پرتلند (قسمت اول)
ـ استاندارد شماره 390 : تعیین نرمی سیمان پرتلند (قسمت دوم)
ـ استاندارد شماره 391 : تعیین انبساط سیمان پرتلند (قسمت سوم)
ـ استاندارد شماره 392 : تعیین زمان گیرش سیمان پرتلند (قسمت چهارم)
ـ استاندارد شماره 393 : تعیین تاب فشاری و تاب خمشی سیمان پرتلند (قسمت پنجم)
ـ استاندارد شماره 394 : تعیین هیدراتاسیون سیمان پرتلند (قسمت ششم)
ـ استاندارد شماره 989 : گرد تراس
ـ استاندارد شماره 1692 : تجزیه شیمیایی سیمان ـ اندازهگیری عناصر اصلی سیمان پرتلند
ـ استاندارد شماره 1693 : تجزیه شیمیایی سیمان ـ اندازهگیری عناصر فرعی سیمان پرتلند
ـ استاندارد شماره 1694 : تجزیه شیمیایی سیمان ـ اندازهگیری عناصر گوگرد به صورت سولفور
ـ استاندارد شماره 1695 : تجزیه شیمیایی سیمان ـ اندازهگیری عناصر اکسید سدیم و اکسید پتاسیم
ـ استاندارد شماره 3432 : ویژگیهای سیمان پوزولانی
ـ استاندارد شماره 3517 : ویژگیهای سیمان سربارهای
ـ استاندارد شماره 3516 : ویژگیهای سیمان بنایی
ـ استاندارد شماره 4220 : ویژگیهای سیمان پرتلند آهکی
ـ استاندارد شماره 2931 : ویژگیهای سیمان پرتلند سفید
ـ استاندارد شماره 405 : ویژگیهای سیمان پنبه نسوز
ـ استاندارد شماره 990 : سیمان تراس
ـ استاندارد شماره 2761 : آیین کاربرد حفاظت و انبار کردن سیمان در کارگاه ساختمانی
ـ هر استاندارد ایرانی دیگری که تا زمان انعقاد پیمان دربارهی سیمان، تدوین یا تجدید نظر شود.
تا زمانی که استاندارد ایرانی در برخی موارد تدوین نشده باشد، در درجه اول استانداردهای ”سازمان بینالمللی استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در صورت نبودن استاندارد مزبور به ترتیب استانداردهای آمریکایی ASTM ، آلمانی DIN ، بریتانیایی BS ، ژاپنی JIS و شوروی سابق GOST ملاک عمل قرار خواهد گرفت.
2-7-2-6 ویژگیها و حداقل حدود قابل قبول
سیمانهای مصرفی در هر پروژه باید با شرایط اقلیمی، شرایط رویارویی و موقعیت عضو یا قطعه ساختمانی سازگاری داشته باشد.
ویژگیهای شیمیایی انواع سیمان پرتلند باید مطابق با جدول 2-7-2-6 (الف) و ویژگیهای فیزیکی آنها مطابق جدول شماره 2-7-2-6 (ب) باشد.
به علاوه سیمانها باید با مندرجات آییننامه بتن ایران انطباق داشته و الزامات آن را پاسخگو باشند
پیمانکار باید بر اساس دستورالعملها و مشخصات مندرج در مشخصات فنی خصوصی و فهرست مقادیر و بها نسبت به اجرای ساختمانها و تأسیسات مربوط به تجهیز کارگاه اقدام نماید. بدین منظور پیمانکار باید پس از امضای قرارداد و تحویل زمین، نقشه جانمایی و استقرار ساختمانها و تأسیسات کارگاه را تهیه و به تصویب دستگاه نظارت برساند. ساختمانهای مربوط به تجهیز کارگاه و تأسیسات مربوط باید دارای استحکام کافی و از نظر فضا جوابگوی نیازهای پروژه بوده و اصول ایمنی در آنها رعایت شده باشد.
در زمینهای با رطوبت طبیعی میتوان گودبرداری تا عمق 1 متر برای ماسه، 25/1 متر برای ماسه رسدار، 5/1 متر برای خاک رس و 2 متر برای خاک بسیار متراکم را بدون پایههای ایمنی، سپر و حایل انجام داد. در سایر موارد توصیه میشود با توجه به مسائلی نظیر جنس خاک، عمق گودبرداری و شرایط ترافیکی اطراف، تدابیر ایمنی لازم اتخاذ گردند. در زمینهای ریزشی، هنگام عملیات حفاری، پیمانکار مسئول ایمنی کارگران بوده و باید در مهاربندی نهایت دقت را به عمل آورد، در مواردی که کارگران درون ترانشه یا گود کار میکنند، باید مرتباً بازرسی انجام پذیرد و در صورت احتمال خطر ریزش یا مشاهده ترک و بازشدگی، کار متوقف شده و با نظر دستگاه نظارت حفاظتهای لازم انجام پذیرد.
هنگامی که گودبرداری در مجاورت خطوط راهآهن و بزرگراهها یا مراکزی که تولید ارتعاش میکند انجام میگیرد، باید تدابیر احتیاطی برای جلوگیری از ریزش اتخاذ گردد.
خاک برداشته شده را نباید در فاصلهای نزدیکتر از 5/0 متر به لبه گود ریخت، در نقاطی که امکان ریزش خاک وجود دارد، نباید ماشینآلات را در نزدیکی گود مستقر نموده و یا از آن عبور داد، همچنین در زمان عملکرد ماشین خاکبرداری، ایستادن اشخاص در زیر جام و یا بازوی دستگاه و نیز مشغول به کار بودن کارگران در قسمتی که ماشین کار میکند ممنوع است.
همه افرادی که مستقیماً مشغول انجام عملیات خاکبرداری نیستند، باید حداقل در فاصله 5 متری دایره عملکرد دستگاه قرار گیرند، برای پر کردن کامیون باید جام دستگاه خاکبرداری از پشت کامیون عبور کند و از روی اتاقک راننده نگذرد.
در جایی که از بالابر برای حمل مصالح حاصل از گودبرداری استفاده میشود، باید پایههای بالابر به نحوی مطمئن در محل قرار گیرد و این مصالح با محفظه مطمئن بالا برده شوند. در استفاده از جکها باید دقت شود که جک بیش از ظرفیت مجاز بارگذاری نشود، جکها باید مجهز به ضامن باشند و به طور مداوم توسط اشخاص ذیصلاح مورد بازدید قرار گیرند. راههای شیبداری که برای عبور کارگران و افراد به کار میروند، باید دارای نردههای حفاظتی لازم باشند. در صورتی که راههای شیبدار برای عبور وسایل نقلیه به کار میروند، باید عرض راه کمتر از 4 متر نباشد و توسط نردههای مناسب محافظت گردد. چنانچه این حفاظها از چوب ساخته میشوند، قطر چوبها نباید از 20 سانتیمتر کمتر باشد.
برای ورود و خروج کارگران در محل گودهایی که عمق آن بیش از 6 متر باشد، باید در هر 6 متر یک سکو یا پاگرد در نردبانها، پلهها و یا راههای شیبدار پیشبینی گردد، این سکوها باید به وسیله جانپناه محصور شوند.
بعد از وقوع بارندگی، طوفان، زلزله و یا سیل، باید دیوارههای محل گودبرداری مورد بازدید قرار گیرند تا در محلهایی که احتمال ریزش افزایش یافته، تدابیر لازم برای تقویت اتخاذ گردند
مصالح ساختمانی باید طوری انبار شوند که مزاحمتی برای وسایل نقلیه و عابرین پیاده ایجاد نشود. در مواردی که بنا به عللی مصالح در محل عبور و مرور عمومی ریخته میشود، باید آن را طوری انباشته کرد که از ریزش آن جلوگیری شود. محوطه انباشتن مصالح، باید هنگام شب به وسیله چراغ قرمز مشخص گردد.
روش صحیح حمل و نقل و انبار کردن مصالح مختلف در فصل دوم ذکر شده است. رعایت نکات مزبور موجب حفظ ویژگیهای مصالح، ایمنی و سلامتی کارگران خواهد بود.
آجر و سفال نباید با ارتفاع بیش از 2 متر انباشته شود، اطراف این مصالح باید به وسیله چوبهای قائم محصور گردد.
ورقهای فلزی باید به صورت افقی انباشته شوند و ارتفاع آنها نباید از یک متر تجاوز نماید. تیرآهن باید طوری انباشته شود که امکان لغزش آن وجود نداشته باشد. طرفین لولههای فلزی باید طوری مهار شود که از غلتیدن آنها جلوگیری شود.
انبار شن و ماسه باید مرتباً مورد بازدید قرار گیرد تا در اثر برداشتن مصالح، ریزش ناگهانی رخ ندهد.
هنگام انبار کردن مصالح در کنار دیوارها و تیغهها، باید دقت شود که فشار افقی بیش از اندازه به دیوار وارد نشود.
حمل، انبار کردن و استفاده از چسبانندههای سیاه، باید با دقت و احتیاط صورت گیرد. انبار مواد چسباننده باید دور از آتش و مواد قابل اشتعال بوده و برای اعلام و اطفای حریق احتمالی تدابیر لازم اتخاذ شده باشند. انبارهای بسته باید مرتباً تهویه شوند تا از تجمع گازهای قابل اشتعال در آنها جلوگیری شود.
حمل و انبار کردن فرآوردههای سیمان - پنبه نسوز باید با دقت صورت پذیرد، بر روی تمامی فرآوردههای پنبه نسوز برچسب ”برای سلامتی انسانها زیانبخش است“ الصاق گردد. بیشترین میزان انتشار غبار و آلودگی محیط ضمن تولید، بریدن، فرسایش، در معرض جریان هوا قرار گرفتن، حمل و نقل، شکستن و معدوم کردن آنها به وجود میآید. انتشار غبارهای پنبه نسوز، نه تنها کارگران مرتبط با آن را در معرض مخاطرات جدی قرار میدهد، بلکه محیط زیست و سایر افراد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
حمل و انبار کردن مواد شیمیایی باید مطابق دستورالعملهای کارخانه سازنده صورت پذیرد. حمل و انبار کردن مواد منفجره باید طبق مقررات جاری کشور، با اطلاع و زیر نظر مقامات مسئول و ذیصلاح باشد، به علاوه هنگام مصرف باید مقامات مسئول کتباً مطلع شوند.
پیمانکار موظف است عملیات اجرایی خود را طوری انجام دهد که در سوارهرو و پیادهرو راهی برای عبور و مرور عابرین و وسائط نقلیه باقی بماند و مصالح خود را در محلهایی انبار نماید که موجب ناراحتی و یا زحمت ساکنین اطراف و یا عابرین نگردد. در مواردی که اجرای عملیات مستلزم انسداد کلی قسمتی از سوارهرو یا پیادهرو باشد، این کار باید با اطلاع مسئولین ذیربط و زیر نظر دستگاه نظارت صورت گیرد و عبور و مرور به وسیله راههای انحرافی تأمین شود، هزینههای اضافی طبق شرایط خصوصی پیمان و یا سایر اسناد مشخص خواهد شد.
محمولههای میلگرد که توسط بارکشهای کفی و یا دیگر وسایل حمل و نقل به محل کارگاه حمل میشوند، باید به نحوی تخلیه شوند که ضمن آسیب ندیدن میلگردها، به کارگران نیز صدمهای وارد نشود.
هنگام بریدن و خم کردن میلگردها استفاده از میز آرماتوربندی و خم نشدن آرماتوربند روی زمین، باعث کاهش فشارهای وارد به کمر میشود. هنگام آرماتوربندی فشار وارد بر دستها و کمر نسبتاً زیاد بوده و در این کار احتمال صدمات ناشی از لغزیدن، سقوط از بلندی، و نظایر آن وجود دارد، لذا برای کاستن صدمات ناشی از حوادث، رعایت موارد زیر مفید خواهد بود:
الف: استفاده از وسایل حفاظتی فردی برای کار در بلندی، جوشکاری و برشکاری ضروری است.
ب: هنگام راه رفتن بر روی قالبهای آغشته به روغن، نباید از کفشهای با کف لغزنده و یا چرمی استفاده شود.
ج: در صورتی که تردد کارگران از روی شبکه میلگرد ضروری باشد، باید با قرار دادن تعدادی تخته یا صفحه فولادی شطرنجی روی میلگردها گذرگاهی به وجود آورد تا احتمال لغزیدن و سقوط کارگران کاهش یابد و ضمناً شبکه آرماتور نیز آسیب نبیند.
د: میلگردهای انتظار و امثال آن که از بتن بیرون زدهاند، در صورت سقوط کارگران بخصوص از بلندی، میتوانند موجب صدمات بسیار شدید شوند، به همین دلیل پوشاندن آنها با تخته و یا وسیله مناسب دیگر ضروری است.
سقفهای کاذب از آویزهای فلزی قائم، پروفیلهای اصلی افقی و در برخی از موارد پروفیلهای فرعی افقی و پوشش زیرین تشکیل میشود که این پوشش میتواند از یک نوع مصالح مانند لمبه چوبی و یا دو نوع مختلف مانند رابیتس و اندود گچ ساخته شده باشد. آویزها در سقفهای با اسکلت فلزی اعم از خرپا، طاق ضربی و یا غیر از اینها به سازه اصلی ساختمان متصل میگردند.
در مورد سقفهای بتنآرمه باید در موقع بتنریزی پیشبینیهای لازم برای جاگذاری آویزها صورت پذیرد. در سقفهای بتنی چنانچه هنگام بتنریزی آویزهای قائم تعبیه نشده باشند، میتوان از چکشهای فشنگی برای نصب آویزها استفاده نمود. در این صورت باید نحوه عمل و نوع فشنگ مورد استفاده به تصویب دستگاه نظارت برسد.
18-3-1-1 آویزهایی که بموقع پیشبینی شدهاند
برای آویزهای قائم میتوان از مصالح زیر استفاده کرد:
الف: میلگردهای فولادی (آرماتور) به قطر حداقل 6 میلیمتر
ب: سیمهای فولادی گالوانیزه که قطر آنها حداقل 1/3 میلیمتر باشد.
پ: تسمههای فولادی زنگنزن که سطح مقطع آنها حداقل 10 میلیمترمربع و ضخامت آنها حداقل 5/1میلیمتر باشد.
ت: اگر از آویزهای فلزی دیگری به جز آویزهای مذکور در فوق استفاده شود، این آویزها از لحاظ مقاومت و ضد زنگ بودن، باید مشابه آویزهای مذکور در بندهای الف و ب و پ باشند.
تعداد آویزهای قائم در هر مترمربع و فاصله آنها از یکدیگر بستگی به نوع پوشش سقف کاذب بخصوص قابلیت تحمل و تغییر شکل آنها دارد. تعداد این آویزها متناسب با نوع سقف مشخص خواهد شد. آویزها حتیالمقدور باید به فواصل مساوی از یکدیگر قرار گرفته، شاقولی و صاف باشند. برای اتصال آویزها به سقفهای با اسکلت فلزی، باید از پیچ و مهره یا جوش استفاده شود. اتصال به غیر از پیچ و مهره یا جوش، موقعی قابل قبول است که به تأیید دستگاه نظارت برسد. پس از جوشکاری، محل جوش باید به وسیله مواد ضد زنگ پوشانیده شود.
در سقفهایی که اسکلت چوبی دارند، اتصال آویزهای قائم به وسیله پیچ یا قلاب انجام میشود. پیچ و قلاب باید حداقل 50 میلیمتر در چوب وارد شوند. از وارد کردن پیچها با ضربه چکش، باید خودداری گردد.
18-3-1-2 آویزهایی که پس از ساختن سقف بتن فولادی به وسیله اتصالات فلزی یا مفتولهای فلزی به سقف متصل میشوند.
رعایت نکات زیر در مورد این آویزها الزامی است:
الف: مقاومت 28 روزه بتن باید حداقل برابر 30 مگاپاسکال و ضخامت آن دست کم یکصد میلیمتر باشد.
ب: بارهای وارد بر سقف بتنآرمه نباید از بار مجازی که سقف بر اساس آن محاسبه و اجرا شده است، تجاوز نماید.
پ: قطر میلههایی که به کار میروند، باید حداقل 4/3 میلیمتر باشد و آویزها حداقل 25 میلیمتر در بتن وارد شوند.
ت: تمام اتصالات باید مورد بازرسی واقع شوند تا از استحکام آنها اطمینان حاصل شود.
ث: حداقل تعداد آویزها برای هر نوع سقف کاذب مطابق نقشههای اجرایی و توضیحات بعدی این فصل خواهد آمد.
ج: در تیرهای باربر بتنی، اتصالات باید در سطوح جانبی و حداقل در فاصله 12 سانتیمتر از ضلع زیرین تیر، کار گذاشته شوند.
چ: در مورد استفاده از چکشهای فشنگی (تپانچه) برای اتصال آویزها، باید از دستورات کارخانه سازنده چکشها تبعیت نمود و بخصوص این نکته را در نظر داشت که تحت هیچ شرایطی، نباید از فشنگهای مخصوص یک نوع چکش برای چکشهای دیگر استفاده شود.
ح: فشنگها نباید در داخل سوراخهای موجود شلیک شوند.
خ: هنگام استفاده از چکشهای فشنگی برای نصب آویز، حداقل فاصله تا لبه قطعات بتنی به نوع تپانچه و دستورات دستگاه نظارت بستگی دارد.
د: به هنگام شلیک، ابزار را باید عمود بر سطح کار نگاه داشت.
ذ: چون فشنگ تپانچهها توسط رنگ آنها از یکدیگر متمایز میشوند، باید افرادی که این ابزارآلات را مورد استفاده قرار میدهند، به بیماری کوررنگی مبتلا نباشند.
ر: به افراد کمتر از 18 سال، نباید اجازه استفاده از این ابزارها داده شود.
ز: در موقع کار برای اجتناب از حوادث ناشی از کمانه کردن یا شکستن و یا برگشت میخها، به جز فرد مسئول و کمک او، نباید افراد دیگری در محدوده شلیک حضور داشته باشند. این افراد باید به وسایل ایمنی مجهز باشند.
18-3-1-3 پروفیلهای اصلی و فرعی افقی
بسته به اینکه پروفیلهای اصلی و فرعی از چه مصالحی باشند، دو حالت متمایز مشخص میگردد.
الف: چنانچه جنس پروفیلهای اصلی و فرعی افقی از فولاد یا فولاد گالوانیزه باشد باید:
1- سطح مقطع این پروفیلها توسط دستگاه نظارت تعیین گردد، ولی حداقل مقاومت این مقاطع برای پروفیلهای اصلی و فرعی به ترتیب نباید از مقاومت آرماتور به قطر 10 و 6 میلیمتر کمتر باشد.
2- در محل برخورد سقف کاذب به دیوار، توصیه میگردد که حداقل از یک نبشی 2×20×20 استفاده شود.
ب: چنانچه جنس پروفیلهای اصلی و فرعی از آلومینیوم، چوب یا سایر مصالح باشد:
1- در صورتی که در مورد پروفیلهای اصلی و فرعی به جای فولاد از چهارتراش چوبی استفاده میشود، چوب مورد نظر باید از نوع چوب نراد خارجی (روسی یا مشابه) باشد. ابعاد قطعات چوبی یاد شده برای قطعات اصلی و فرعی، حداقل و به ترتیب برابر 6×4 و یا 4×4 سانتیمتر خواهد بود.
2- در خصوص استفاده از آلومینیوم و یا سایر مصالح نیز ابعاد پروفیلها بستگی به محاسبات انجام شده دارد، ولی به هر حال مقاومت پروفیلهای اصلی و فرعی از هر لحاظ، نباید به ترتیب از مقاومت میلگردهای فولادی نمره 10 و 6 کمتر باشد.
علاوه بر نکات فوق سقفهای کاذب باید در مقابل نیروهای جانبی مقاوم بوده و چنانچه تأسیسات حرارتی نظیر کانال و لوله در زیر سقف اصلی قرار میگیرند (حد فاصل سقف اصلی و سقف کاذب)، ایجاد درز انبساط در اطراف سقف به منظور تأمین جا برای تغییر مکانهای حرارتی، ضروری است. چنانچه برای سقف کاذب دریچه بازدید در نظر گرفته شده باشد، باید این دریچه با دقت کافی و در محل مناسب ایجاد گردد.
18-3-1-4 پوشش زیرین سقف کاذب
الف: رابیتس
در مورد رابیتس چنانچه در ملات ماسه سیمان استفاده میشود، توصیه میگردد رابیتس از نوع فولاد سیاه و اگر از ملات گچ استفاده میشود، بهتر است رابیتس از نوع گالوانیزه باشد. رابیتس باید در فواصل معین به وسیله مفتول مناسب به آهنبندی بسته شود، به قسمی که هیچگونه برجستگی یا فرورفتگی در سطوح تمام شده دیده نشود. فاصله پروفیلهای اصلی از یکدیگر چنانچه از رابیتس نمره 2 استفاده میشود، باید حداکثر برابر 35 سانتیمتر و در مورد استفاده از رابیتس نمره 3 این فاصله حداکثر برابر 50 سانتیمتر میباشد. برای بستن پروفیلهای فرعی افقی به پروفیلهای اصلی و اتصال رابیتس به پروفیلهای فرعی، از مفتول دولای سیمی به قطر حداقل 7/0 میلیمتر استفاده میشود. تعداد آویزهای قائم این نوع پوشش در هر مترمربع حداقل 3 عدد میباشد. به علاوه نکات مذکور در 18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3 نیز باید رعایت گردند.
ب: کانتکس
تمام نکات فنی ذکر شده در مورد رابیتس از لحاظ آویزها، پروفیلهای اصلی و فرعی افقی، فواصل و حداقل ابعاد، در مورد کانتکس نیز صادق است. چنانچه در نقشههای اجرایی طریقه خاصی برای جلوگیری از آسیبرسانی موریانه و یا سایر حشرات مزاحم به کانتکس پیشبینی نشده باشد، در این صورت باید روی حصیر کانتکس، دوغاب گچ و یا آهک بریزند، به قسمی که این دوغاب تمام سطح را پوشانده و قشر نازکی بر روی کانتکس تشکیل دهد.
پ: لمبه آلومینیوم
در این پوشش مراحل اجرای کار به شرح زیر است:
1- پروفیلهای ناودانی آلومینیوم را در ارتفاع سقف کاذب به دیوارها وصل میکنند.
2- تسمههای آویز را که از جنس فولاد گالوانیزه است، به سقف متصل مینمایند. فاصله این آویزها در امتداد ورقهای لمبه، حداکثر 20/1 متر و در جهت عمود بر ورقهای مذکور، حداکثر برابر 35/1 متر میباشد. هر تسمه مجهز به یک بست قابل تنظیم[1] میباشد.
3- پروفیلهای ناودانی گالوانیزه را به تسمهها وصل میکنند. فاصله این پروفیلها از یکدیگر، حداکثر 20/1 متر است و فاصله اولین پروفیل تا دیوار، نباید از 30 سانتیمتر تجاوز نماید.
4- قطعات لمبه آلومینیوم طوری به سقف وصل میشود که یک سر آن در داخل ناودانی چسبیده به دیوار و سر دیگر آن در ناودانی متصل به آویزها قرار میگیرند.
5- نکات مذکور در 18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3، باید در مورد این پوشش نیز رعایت گردد.
ت: لمبه چوبی
اجرای کار در مورد این پوشش به شرح زیر است:
1- قبل از اجرای لمبهکوبی، باید دور سقف را با چهارتراش مناسب، کلافکشی و تراز کرد.
2- قطعات باربر افقی فرعی را باید از چوب و قطعات باربر اصلی را از پروفیل فولادی یا چهارتراش چوبی، تهیه و به آویزهای از پیش نصب شده متصل نمود.
3- لمبهها را که از قبل تهیه شده است، باید با چسب و میخ به چهارتراشها متصل کرد.
لازم به یادآوری است که باید لمبهها را با ماشین لمبهزنی و یا به طرق دیگر که به صورت فاق و زبانه داخل یکدیگر شوند، آماده نمود، به طوری که چفتها نمایان باشند. وجود چفت برای آنست که در مواقع انقباض، لبه درزها به صورت نامناسبی درنیایند. چوب مورد مصرف در لمبهها، باید چوب نراد خارجی (روسی یا مشابه) باشد. حداقل تعداد آویزها در هر مترمربع 3 عدد میباشد، به علاوه رعایت نکات مذکور در 18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3 الزامی است.
ث: قطعات پیشساخته گچی
ابتدا باید در کنار دیوار در ارتفاع تعیین شده برای سقف کاذب نبشیهای آلومینیوم را نصب کرده و پس از نصب سیمهای آویز گالوانیزه به سقف و وصل قطعات سپری آلومینیوم، قطعات سقف پیشساخته گچی را در داخل آنها قرار داد. ابعاد سپری و سیمها برابر نقشه کارخانه سازنده و با تأیید دستگاه نظارت میباشد. تعداد آویزها در هر مترمربع حداقل 3 عدد و نکات یاد شده در18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3، لازمالاجرا میباشد.
ج: ورقهای آزبست و سیمان صاف
صرف نظر از ابعاد ورقهای آزبست و سیمان که تولید میشود، بنا به ملاحظات استاتیکی ابعاد این ورقها که در سقف کاذب به کار میرود، اکثراً 125×60 و یا 100×60 سانتیمتر میباشند. به منظور نصب این ورقها ابتدا یک شبکه متعامد از چوب روسی به شکل سپری یا سپری فولادی، اعم از توخالی یا توپر در محل مورد نظر اجرا میشود. در کنارهها به جای قطعات سپری یاد شده، از نبشی با همان جنس استفاده میشود و پس از آن ورقها را روی سپری قرار داده و در قسمت فوقانی آن بسته به این که جنس سپریها از پروفیل توپر یا توخالی فولادی یا چوبی باشد، به فواصل 30 سانتیمتر یک عدد پیچ خودکار و یا پیچ و مهره مناسب با واشر و یا پیچ چوب با واشر مخصوص به کار میرود. ابعاد و تعداد آویزها با محاسبه مشخص میشود.
چ: انواع آکوستیک
آکوستیکها به دو گروه معمولی و نسوز تقسیم میشوند.
1- آکوستیک معمولی
در مورد این آکوستیک قطعات باربر افقی از چوب نراد خارجی (روسی یا مشابه) بوده و قطعات باربر اصلی میتوانند از پروفیل فولادی یا چهارتراش چوبی باشند. برای نصب آکوستیک باید میخ همرنگ با آکوستیک و چسب مناسب به کار برده شود. در پیرامون سقف کاذب اجرا شده، یک نبشی آلومینیوم به دیوار نصب میگردد.
2- آکوستیک نسوز
قطعات باربر اصلی و فرعی افقی در مورد آکوستیک نسوز، پروفیل آلومینیوم است. در تمام انواع آکوستیک در هر مترمربع، حداقل 3 عدد آویز مورد نیاز است. برای نصب انواع آکوستیک، باید مندرجات ردیفهای 18-3-1-1 و 18-3-1-2 و 18-3-1-3 رعایت گردد.
با توجه به مصالح موجود، دانش نیروی انسانی، مسائل اقتصادی و نظایر آن غالباً در نماسازی ساختمانها از نماسازی با سنگهای غیرمنظم، منظم، سنگهای پلاک به شکل لوحه سنگ، انواع آجر نما تا نماسازی با قطعات پیشساخته و صنعتی مانند صفحات پیشساخته بتنی با اتصال به اسکلت ساختمان، صفحات پیشساخته به منزله قالب دائمی، صفحات پیشساخته برای پوشش دیوار با مصالح بنایی استفاده میشود. همچنین با توجه به تنوع نماهایی چون دیوارپوشهای شیشهای، دیوارپوش از فلزات رنگین غیرآهنی و لعابدار یا لوحههای مصنوعی، این گونه نماسازیها نیز رایج میباشد.